مهرجویی:
اینکه میگویند «نارنجی پوش» جوابیه ای است به «جدایی...»، پرت و پلا است!
سینما روز _ داریوش مهرجویی همراه با وحیده محمدی فر و رضا درمیشیان دیروز از چند سینمای نمایش دهنده «نارنجی پوش» بازدید کرد. مهرجویی در حالی که در سینما قدس حضور داشت دقایقی با خبرنگاران درباره نارنجی پوش و حواشیاش گفتگو کرد. مهرجویی در ابتدا درباره انگیزه ساخت نارنجی پوش گفت: دنبال تاثیر گذاری نیستم دنبال این هستم که عقده خودم را از این همه آشغال بریزم بیرون. دنبال یکجور اکسورسیسم بودم. یعنی آن حسهای منفی که تو وجودم هست از طریق این فیلم ریختم بیرون. دیگر من کاری ندارم مردم میگیرند، نمیگیرند. چی کار میکنند. چی کار نمیکنند. من معلم آموزش و تعلیم و تربیت نیستم. من فیلمسازم و فیلم سینمایی میسازم.
وی در ادامه درباره دلایل استقبال از نارنجی پوش گفت: فیلم باید خودش جذاب باشد و آن کشش ذاتی را داشته باشد. هیچ تبلیغات و اسم و.. فایده ندارد. مهم خود فیلم و ماهیتش هست.
مهرجویی در پاسخ به سوال دیگری که آیا این فیلم جوابیهای به جدایی نادر از سیمین است گفت: نه. «نارنجی پوش» هیچ ربطی به «جدایی...» ندارد چون ما سناریوی این فیلم را ۴ سال پیش همراه با «طهران تهران» و حتی قبل از آن نوشته بودیم و میخواستیم بسازیمش که نشد و مدام به تعویق افتاد. آسمان محبوب را ساختیم و.. من نه جدایی را دیده بودم نه داستانش را میدانستم و اینکه میگویند نارنجی پوش جوابیه ای است به «جدایی...»، پرت و پلاست.
مهرجویی در پاسخ به این سوال که آیا سفارشی بودن فیلمتان را قبول دارید گفت: آخر بیخود میگویند سفارشی. چه تبلیغی؟ چه سفارشی؟ من حس درونی خودم را دارم میریزم بیرون. ما این سناریو را نوشته بودیم، همه کارهایش را کرده بودیم، میخواستیم فیلمبرداری بکنیم با دلهره به سراغ شهرداری رفتیم. برای اینکه این یک نقد دقیق از خود شهرداری و محیط زیست هست. این کثافتی که الآن همه جا را گرفته تقصیر کی هست؟ و ما دلهره این را داشتیم که اصلا شاید شهرداری این را قبول نکند. ولی خوشبختانه اینها یک کمی ذهنشان باز بود و حس کردند این قضیه مهم است و میتواند تولید آگاهی بکند و آمدند یک خورده از نظر مالی به ما کمک کردند تمام شد رفت. همانقدر که بنیاد فارابی و سرمایه گذارهای دیگر کمک کردند.
مهرجویی درباره ورود دستگاهای دیگر در تولید هنری گفت: الآن این محیط مغشوشی که دامنگیر سینمای ما شده و با این تورم هیچ سرمایه گذار خصوصی بدون وام و کمک دولتی نمیآید ریسک کند و فیلم بسازد. بخصوص در این شرایط که شما میبینی فیلمنامه را چندین هیئت مختلف میخوانند مهر میزنند مجوز میدهند. بعد وقتی ساخته شد و آمد روی پرده یک دفعه میزنند زیر همه قول و قرار و مسئولیتشان و فیلم را میکشند پایین. کی حق دارد فیلمی را از پرده بکشد پایین؟ شما به من مجوز دادی مهر زدی امضا کردی. یعنی این امضای جنابعالی چیزی ارزش ندارد؟ مثل اتفاقی که برای «سنتوری» افتاد. دو هزار تا هیئت مختلف دیدند، تو جشنواره نشان داده شد. جایزه بهش دادند. محبوبترین فیلم مردم شد. چهل تا کپی چاپ کردیم. تا میخواستند سردر بزنند، پوستر بزنند، شب اکران جناب وزیر میگوید این نباشد. یعنی چی نباشد؟ وایستا مسئولیت قبول کن. دولت باید قبول کند چون نود، نود و نه درصد کنترل سینما دست اوست. بنابراین دولت موظف است کمک کند. اما نه کمکی که فقط برای خودیها باشد. آن فیلمها مال خودمان است و کمک میکنیم و بهترین اکران را میدهیم این نمیشود که.
مهرجویی درباره دلیل حذف سکانس آخر فیلم گفت: ببینید چون جشنواره همیشه هول هولکی است و ما این فیلم را سرتاسر ندیده بودیم، بعد که دیدیم تصوری که داشتیم این بود که بعدا این به تروکاژ میزند و تمام آن دشت و تپهها پر نارنجی پوشها میشود و جنگل را از بالا با هلیکوپتر نشان میدهیم و کنار رودخانه و همه جاهایی که حامد آبان میگفت. به صورت رویایی این ساختار را در نظر داشتیم که نشان بدهیم. ولی عمل نشد. چون نه هلیکوپتر داشتیم نه آنقدر سیاهی لشگر داشتیم که ببریمشان جنگل و کنار دریا و همان یک تیکه را گذاشتیم که آن هم تازه آقای تروکاژیست ما قول داد که آن را بعدا درست میکند و پخش میکند و هر کاری کرد دیدیم نشد و یک کم اضافه کرد آن هم خراب شد و هر تصوری داشتیم از بین رفت. و یک کم هم خوشبینانه میشد. اینکه شهردار خودش بیاید این کارها را بکند و.. دیدیم خیلی زیاد هست و نباشد بهتر است. از نسخه فعلی بیشتر راضیام. اینکه دو تا آشتی میکنند و کات میشود روی آشغالها. که بله آشغالها همچنان هست.
از مهرجویی سوال شد نارنجی پوش در کارنامه شما چه جایگاهی دارد مهرجویی نگاهی به درمیشیان کرد و گفت چی بگویم؟ و به شوخی ادامه داد: بگذار یک کم فکر کنم... جایگاه سیصد و شصت و پنج ممیز دو!
مهرجویی درباره شباهت حامد آبان به حمید هامون گفت: این هم از آن حرف هاست. حامد بهداد عشق فیلم هامون بود و کاپشنش را هم گرفته بود پوشیده بود. یک دفعه تو دادگاه روح خسرو حلول کرد و بلند شد گفت سهم منه، مال منه و.. در حالی که اصلا تو دیالوگها نبود ما هم دیدیم اینقدر دوست دارد، گفتیم تو فیلم باشد. حالا منتقدها از این صدتا برداشت میکنند.
مهرجویی در پایان درباره فیلم جدیدش گفت: «بیا تا برویم» را میخواهیم بسازیم اگر بهش پروانه بدهند. کارهای دیگری هم هست. ولی با این وضعیت موجود ماندهایم چه کار کنیم. چون به هیچ کسی پروانه ساخت نمیدهند. و من نمی دانم چرا من را معطل یک پروانه ساخت کردهاند.
نظرات شما عزیزان: